» مبانی نظری اخلاق توانگری در سیره امام رضا علیه السلام
تبیین موضوع
«اخلاق توانگری» مجموعه ای از بایدها و نبایدهایی است که شرع در حوزه ی ثروت، برای توانگران مشخص کرده است و منظور از مبانی آن، در حقیقت ریشه ها و پایه هایی است که بایدها و نبایدهای توانگری را ترسیم می نماید. از این رو، باید گفت «اخلاق توانگری» یکی از زیر مجموعه های اخلاق کاربردی شمرده می شود؛ زیرا اخلاق کاربردی به معنای کاربرد مبانی و معیارهای اخلاقی در حوزه یا مسئله ای خاص می باشد. (چیستی اخلاق کاربردی، حسین شریفی، صص85 و 86) آنچه در ادامه می آید تنها مبانی نظری امام رضا (علیه السلام) در این حوزه از اخلاق است.
طرح مسئله
الگو گیری جامعه اسلامی از نمونه های غیر اسلامی از یک سو و کم رنگ شدن برخی از اصول اخلاق اسلامی از سوی دیگر، گاه پیامدهای منفی بسیاری با خود به همراه داشته است؛ به عنوان مثال تغییر در سبک زندگی مسلمانان به خصوص سوق دادن زندگی آنان به مصرف گرایی و تغییر در خلق و خوی آنان، از جمله پیامدهای منفی آن محسوب شود.
مصرف گرایی و ریخت و پاش های غیر ضروری که در دین به عنوان پدیده ای مضر و ناپسند معرفی شده است با تغییر در سبک زندگی، امری عادی و حتی پسندیده معرفی خواهد شد؛ تا آن جا که برخی از ثروتمندان را به این تفکر وا خواهد داشت که حق مالکیت مطلق بر اموالشان و در نتیجه اجازه ی هرگونه دخل و تصرف در آن را خواهند داشت. یکی از پیامدهای منفی این جریان فکری، تشویق دیگران به مصرف گرایی خارج از شأن و عرف است. به طوری که هر فردی - بدون توجه به شأن خود - اجازه می یابد تا همان شیوه ی مصرفی را در زندگی خود پیاده سازد که ثروتمندان آن جامعه دنبال می کنند.
«اخلاق توانگری» مجموعهای از بایدها و نبایدهای است که شرع در حوزهی ثروت، برای توانگران مشخص کرده است.
|
از سوی دیگر کم رنگ شدن موازین اخلاق اسلامی سبب می شود تا اقبال به دنیا و دوری از زهد در جامعه پررنگ شود، تا آن جا که برخی بخشش را به بخل، تواضع را به تکبر، زهد را به حرص و طمع و دیگرخواهی را به خود خواستن تبدیل کنند.
اکنون پرسش اصلی این است که مبانی اخلاق توانگری با توجه به سیره ی اخلاقی امام رضا (علیه السلام) به عنوان یکی از پیشوایان دینی که در ظاهر از تمکن مالی خوبی برخوردار بوده اند، چیست؟
و نیز آیا طبق دیدگاه امام رضا (علیه السلام) توانگران متدین حق تصرف بی قید و شرط در اموال خود را دارند؟ آن ها موظف به رعایت چه اصولی هستند؟ و طبق این اصول آیا به شأن اقتصادی توانگران توجه شده است؟
فرض بر این است که رفتار توانگری امام رضا (علیه السلام)، مبیّن چند مبنا است. از جمله دیدگاه توحیدی آن حضرت به ثروت است، که این نگاه، آثار و برکات فراوانی را بدنبال خواهد داشت؛ نخست آنکه باعث می شود تصرف در اموال مطابق رضایت خداوند صورت گیرد. دیگر آن که سبب می شود افراط و تفریط در مصرف، به اعتدال تبدیل شود. باید افزود رعایت شأن اقتصادی توانگر مد نظر شارع بوده است.
کشف برخی از مبانی اخلاقی در خصوص ثروت در جامعه ی اسلامی ای که متمایل به تجملات و اشرافیت شده است، شناخت برخی از بایدها و نبایدهایی که ثروتمندان مسلمان موظف به رعایت آن هستند و ارائه الگویی در این زمینه که راه رسیدن به آرمان های اخلاقی را هموار سازد، سه علت مهمی است که ضرورت پژوهش در این زمینه را ایجاد می کند.
کم رنگ شدن اخلاق اسلامی سبب دنیا پرستی، دوری از زهد و تبدیل شدن بخشش به بخل، تواضع به تکبر، زهد به حرص و طمع، و دیگرخواهی به خودخواهی می شود.
|
هرچند تاکنون کارهای مختلف و فراوانی درباره ی سیره اخلاقی امام رضا (علیه السلام) و نیز اسراف و مباحث مرتبط با آن مانند: پیامدهای اسراف، اتراف، تبذیر و نیز قناعت، اقتصاد در معیشت، کفاف و . . . انجام شده است، اما آنچه نوشتار پیش رو را از سایر نوشته های مشابه متمایز می کند، علاوه بر پژوهش در حوزه ی «اخلاق کاربردی»، استخراج مبانی اخلاق توانگری امام رضا (علیه السلام) می باشد.
در این نوشتار، با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی، پس از مطالعه ی بایدها و نبایدهای توانگریو مباحثی مربوط به دیدگاه اسلام در خصوص اقتصاد (اعم از مباحث مربوط به اسراف، میانه روی و اقتار)، سیره ی اخلاقی امام هشتم (علیه السلام)، جهت کشف مبانی و اصول، مورد مطالعه و تدبر قرار گرفته است.از این رو، تبیین وظایف مالی و عاطفی توانگران هدف این مقاله نبوده بلکه استخراج و سپس تبیین مبانی و ریشه های اخلاق توانگری برعهده آن است. مبانی ای که در حقیقت پایه و اساس ایجاد وظایف توانگران محسوب می شود.
1- بایدها و نبایدهای توانگری
پیش از ورود به بحث ضروری است دیدگاه اسلام درباره ی برخی از بایدها و نبایدهای توانگری به طور خلاصه مرور شود.
منظور از «بایدها و نبایدهای توانگری» در واقع همان وظایف مالی و اخلاقی است که شرع از توانگران رعایت آن ها را خواسته است. از جمله ی این وظایف، عبارتند از:
توجه عاطفی به محرومان و یتیمان (حشر: 59، بقره: 263، ضحی: 9 و10)، سخاوت و گشاده دستی، تواضع و فروتنی (نهج البلاغه: ح39)، به جا آوردن شکر الهی (همان: ح65)، انفاق که شامل خمس، زکات(توبه: 103)، نذر، صدقه مستحبی است. هم چنین هرگاه انفاق های واجب پاسخگوی نیازمندیهای فقیران نباشد، حق آنان در اموال توانگران تعیین شده است که با نام «حق معلوم» (معارج: 24و25) از آن یاد شده است. (اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، ایروانی، 195) در مقابل بایدهای اخلاق توانگری، آسیب های اخلاقی ثروت قرار دارد که از جمله می توان به اسراف، طغیان (طه: 81)، ظلم و زورگویی، بخل (لقمان: 33) و لهو (آل عمران: 180) اشاره کرد.(همان. ص189)هم چنین رفاه زدگی یکی دیگر از آسیب های در کمین ثروتمندان است که پیامدهای منفی بسیاری دارد از جمله آثار آن عبارت است از: تجاوزگری (شورا: 27)، اعراض از حق (سبا: 15)، تفاخر (هود: 10)، شادمانی غرورآفرین (انعام: 44)، احساس مصونیت از عذاب الهی (سبا: 34-35). (اصلاح الگوی مصرف از منظر قرآن و حدیث، مروتی و وحیدنیا، ص 174)
مالک حقیقی همه اشیا، خداوند است و آنچه در دست مردم است عاریه است، آنان به طور مجازی مالک اشیا هستند نه به طور حقیقی.
|
2- مبانی نظری اخلاق توانگری در سیره امام رضا (علیه السلام)
آنچه از سیره فردی و اجتماعی حضرت رضا (علیه السلام) برمی آید، رعایت برخی از مبانی و اصول اخلاقی است که ایشان به عنوان یکی از متمکنین جامعه، خود را موظف به رعایت آن مبانی می دانستند. چنان که می فرمایند: «ثروتمند همواره در خطر است خداوند در آن ثروت حقوقی را بر او واجب کرده است و به خدا سوگند خداوند به من نعمت هایی داده است که همواره از آن نگرانم تا زمانی که حقوقی که خدا از آن بر من واجب کرده است خارج نمایم . . . »[1](الکافی، کلینی، ج 3، 502، ح 19)
2-1- اصل مالکیت مطلق الهی
امام رضا (علیه السلام) در تفسیر آیه «41» از سوره انفال درباره ی اصل مالکیت مطلق الهی می فرمایند:
«...مالک حقیقی نفوس و اموال و دیگر اشیا، خداوند است و آنچه در دست مردم است عاریه است، آنان به طور مجازی مالک اشیا هستند نه به طور حقیقی. . . »[2](الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام، ص293)
در اندیشه و سیره عملی امام رضا (علیه السلام) مالکیت مطلق از آن خداست که خداوند این مالکیت را به صورت مجازی به انسان داده است. در حوزه معرفت شناختی حضرت (علیه السلام)، باور به مالک حقیقی و باور به غنای مطلق او آثار سازنده ی بسیاری دارد، از جمله آن که سبب می شود حس مالکیت فردی کنترل شود و فرد خود را مالک اموال خود نداند بلکه مالک حقیقی را خداوند دانسته از این رو، مالکیت خود را مجازی و وکالتی تلقی کند. در نتیجه می توان گفت مالکیت مجازی انسان به او اجازه دخل و تصرف مطابق میل را نداده بلکه شرع محدوده تصرف را برایش مشخص کرده است. چه در مخارج زندگی شخصی و چه در بخشش و انفاق به محرومان. (ن.ک: الحیاه، حکیمی، ترجمه احمد آرام، ج 3، ص110)
گفتنی است راهبرد این اصل، در سیره ی عملی امام رضا (علیه السلام) در قالب رعایت «اقتصاد در معیشت» دیده می شود و آن راه صحیح مصرف است که عبارت است از حرکت فرد در مسیر اعتدال و میانه در استفاده از نعمت ها و دارایی ها.
اقتصاد در معیشت: راه صحیح مصرف است یعنی حرکت فرد در مسیر اعتدال و میانه روی در استفاده از نعمت ها و داراییها.
|
2-1-1- اقتصاد در معیشت
به عبارت دیگر اقتصاد اسلامی افراد را به دوری از افراط و تفریط در مخارج زندگی ملزم کرده و حرکتی در میانه این دو را نشان داده است. در این زمینه به نقل حدیثی از امام رضا (علیه السلام) اکتفا می شود:
«عیاشی می گوید از امام رضا (علیه السلام) درباره نفقه بر خانواده پرسیدم، ایشان فرمودند: بین دو امر ناپسند است. گفتم: فدایت شوم به خدا سوگند من دو امر ناپسند را نمی شناسم. فرمودند: بله، خداوند تو را رحمت کند، آیا نمی دانی که خداوند اسراف و اقتار را ناپسند شمرده و فرموده: «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً.»[3] (الخصال، شیخ صدوق، ج 1، ص: 55)
طبق این روایت، توصیه امام رضا (علیه السلام) درباره ی هزینه های زندگی، میانه روی در دو امر ناپسند اسراف و اقتار است. اسراف به معنای تجاوز از حد در هر کاری استکه انسان انجام می دهد، حتی اگر در انفاق و بخشش باشد. (مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی: ص 407) و اقتار به معنای تنگ نظری در مخارج زندگی است (مجمع البحرین، طریحی، ج 3، ص 447). بنابراین حد میان مصرف بی حد و حصر و سخت گیری در مخارج، مورد نظر امام رضا (علیه السلام) است و آن اقتصاد در معیشت و میانه روی در آن است. همان طور که خود به صراحت فرموده اند: «و بر شما میانه روی در ثروت و فقر واجب است.»[4] (بحار الأنوار، مجلسی؛ ج 75؛ ص346)
بدین ترتیب توانگران بواسطه داشتن املاک و اموال هرگز حق مصرف زیاده و یا خسّت نخواهند داشت بلکه موظف به رعایت اقتصاد در مخارج خود می باشند. در این میان پاسخ به پرسشی ضروری است:
آیا شرع، به شأن اقتصادی افراد توجه دارد و آیا توانگران با توجه به شأنیت خود، اجازه مصرف مطابق میل شان را دارند؟ آیا این شأنیت حد یقفی دارد؟
اقتصاد اسلامی افراد را به دوری از افراط و تفریط در مخارج زندگی ملزم می نماید.
|
2-1-2- رابطه شأنیت اقتصادی افراد با اسراف
در پاسخ به پرسش فوق باید گفت؛ شرع به شأنیت اقتصادی افراد توجه دقیقی دارد و به افراد توانگر اجازه ی مصرف مطابق با شأن را نیز داده است. در این زمینه ذکر یک حدیث از امام رضا (علیه السلام) ضروری است. ایشان می فرمایند: «بر ثروتمند واجب است که خانواده ی خود را در توسعه قرار دهد.»[5]بحار الأنوار، مجلسی، ج 75 ، ص 335) (
مطابق این حدیث، توانگر جایز به سخت گیری به خانواده خود نیست بلکه به واسطه توانگری، توسعه در رزق بر خانواده اش واجب است. اما گاهی توسعه در رزق با اسراف برابر می شود، از این رو برای روشن شدن رابطه شأن افراد با اسراف دو حدیث ذکر می شود:
الف) از حضرت علی (علیه السلام) نقل است که فرمودند: «برای اسراف کننده سه نشانه است؛ از آنچه مال او نیست می خورد، از آنچه مال او نیست می خرد و از آنچه مال او نیست می پوشد.»[6] (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص 167)
نکته اساسی حدیث که متوجه توانگران جامعه است این که افراد بواسطه داشتن دارایی، مجاز به مصرف آن مطابق میل خود نیستند. البته «مقصود این نیست که چیزى را که مىخورد یا مىپوشد، مال او نیست، مال او هست، حق او نیست. یعنى حق ندارد حتى در مال خود اسراف کند و چون اسراف کرد، در واقع به حق دیگران تجاوز کرده و حق دیگران را ضایع کرده است، زیرا اگر توانگران و مسرفان اسراف نکنند، امکانات و وسایل به دیگران نیز مىرسد.» (الحیاه، حکیمی، ترجمه احمد آرام: ج 4، ص 160. با اندکی دخل و تصرف)
البته باید دانست که آنچه به آنان اجازه مصرف می دهد عرف جامعه اسلامی است. «به عنوان مثال مصرف مال در راه مصالح شخصی، زن و فرزند و یا انفاق آن برای مصالح دیگران هرکدام محدود به حدی است که عرف جامعه آن را بر اساس اوضاع اقتصادی هر زمان و شرایط اقتصادی و اجتماعی هر شخص تعیین می نماید.» (اصلاح الگوی مصرف از منظر قرآن و حدیث، مروتی، وحیدنیا، ص 176)
اسراف به معنای تجاوز از حد و مصرف بیش از شأن خود استحتی اگر در انفاق و بخشش باشدو اقتار به معنای تنگ نظری در مخارج زندگی است.
|
ب) از امام صادق (علیه السلام) نقل است که فرمودند: «چه بسا فقیری که اسراف کارتر از ثروتمند است؛ زیرا ثروتمند از آنچه خداوند به او عطا نموده، خرج می کند و فقیر از آنچه که نزدش نیست.»[7] (الاصول السته العشر، ص110) یا «فقیر از آنچه به او داده نشده خرج می کند.»[8] (الکافی، کلینی: ج 4، ص 55)
نکته ی مهم در این حدیث در خصوص افراد توانگر و غیر توانگر جامعه است و آن این که هرگاه فرد بیش از شأن خود مصرف کند، اسراف کرده است. (ن.ک: مجمع البحرین طریحی: ج 5، ص 69، الخصال، شیخ صدوق، تحقیق علی اکبر غفاری، ج1، ص 98) و از همین جا ارتباط شأنیت اقتصادی افراد با اسراف مشخص می شود. از این رو، مصرف خارج از شأن، خود از مصادیق اسراف است.
2-2- اصل توجه به کرامت انسان
مبنای دوم از مبانی اخلاق توانگری امام رضا (علیه السلام) عبارت است از توجه به کرامت انسان. لازم به ذکر است که کرامت انسان، به دو نوع کرامت ذاتی و کرامت اختیاری قابل تقسیم است. (کرامت انسان در قرآن و حدیث، رحمانی زروندی، ص38) کرامت ذاتی انسان - «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ . . . » (اسراء/70) - در حقیقت به معنای ارزش و شرافت وجودی است که نخست به واسطه مقامی که خداوند به انسان عطا کرده - « إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَة . . . » (بقره/30) - و سپس به واسطه عقل، در او وجود یافته است. (ن.ک: المیزان، طباطبایی: ج 13، ص 156) و کرامت اختیاری - «ان أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم» (حجرات/13) - ارزش و شرافتی است که با تلاش فرد بدست می آید و آنچه که جهان بینی اسلامی بر آن تأکید دارد کرامت و ارزش انسان ها بر اساس تقوا و پرهیزگاری آنان است که بواسطه آن پاداش داده می شوند نه معیار دیگری.
شرع به شأنیت اقتصادی افراد توجه دقیقی داشته و به افراد توانگر اجازهی مصرف مطابق با شأن خود را داده.
|
عنایت به هر دو نوع این کرامت در آموزه های اخلاقی امام رضا (علیه السلام) مشاهده می شود:
2-2-1- توجه به کرامت ذاتی انسان
توجه به «کرامت ذاتی انسان» در سیره عملی امام رضا (علیه السلام) گاه با حفظ آبرو فرد در هم تنیده شده است. در این زمینه به ذکر چند نمونه بسنده می شود:
الف) روزی مردی که از راه مکه به وطن باز می گشت به نزد امام رضا (علیه السلام) رفت و تقاضای کمک مالی کرد و به آن حضرت گفت مبلغ مورد احتیاج را از طرف ایشان به فقرا و نیازمندان صدقه خواهد داد. امام (علیه السلام) در این هنگام به داخل اتاقی رفتند و پس از مدتی دست خود را از بالای در بیرون آوردند به طوری که آن مرد صورت ایشان را ندید و به او فرمودند: «این هزار دینار را بگیر و از آن در مخارجت کمک بگیر و به آن تبرک جو و این پول را از طرف من صدقه نده. خارج شو تا من تو را نبینم و تو مرا نبینی.» وقتی از آن حضرت علت این رفتار پرسیده شد، ایشان علت این رفتار را ترس از دیدن آثار ذلت در چهره آن فرد عنوان کردند و فرمودند: «نخواستم آثار ذلت سوال را در چهره او ببینم. . . »[9] (الکافی، کلینی: ج 4، ص 23)
نکات اخلاقی فراوانی از این روایت قابل استخراج است اما آنچه مورد نظر نوشتار حاضر می باشد، شیوه برخورد حضرت در مقابل شخص سائل است؛ حضرت چهره مبارک خویش را از فرد سائل پوشاندند تا به سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله) عمل نمایند و این رفتار در حقیقت به معنای حفظ آبرو و کرامت شخص سائل است تا وی هنگام دریافت کمک مالی احساس حقارت و شرمندگی نکند.
ب) نمونه ی دیگر این مبنا، مخفیانه و در شب تار انفاق کردن است که البته این رفتار جزو سیره ی دائمی امام (علیه السلام) بوده است. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، صدوق، ج 2 ص 184)
2-2-2- توجه به کرامت اختیاری انسان
توجه به «کرامت اختیاری» را می توان در معیار برتری انسان در نزد امام رضا (علیه السلام) جست؛ چنان که مردی از اهالی بلخ نقل می کند:
«در راه سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم، سفره ای برای ایشان پهن کردند. پس تمام موالی خود از سیاه و غیر سیاه را بر سر آن سفره فراخواند، گفتم: فدایت شوم ای کاش برای آنان سفره دیگری می گستراندی. فرمود: نه چون خداوند تبارک و تعالی یکی است، مادر یکی است و پدر یکی است و پاداش افراد به کارهاست.»[10] (الکافی، کلینی: ج 5، ص 230، ح 296)
چنان که مشهود است طبق این حدیث، امام رضا (علیه السلام) به هر دو نوع کرامت توجه داشته اند؛ بنابراین برده یا آزاد بودن، سیاه یا سفید بودن دلیل برتری نخواهد بود چرا که همگان در دو امر با یکدیگر مشترک هستند و آن، خدای واحد و پدر و مادر واحد است و این توجه به کرامت ذاتی انسان هاست. اما آنچه موجب برتری افراد بر یکدیگر می شود، تنها اعمالی است که به آن پاداش داده می شوند و این دیدگاه جز توجه به کرامت اختیاری افراد، چیز دیگری نیست.
حضرت علی (علیه السلام) نقل است که فرمودند: برای اسراف کننده سه نشانه است؛ از آنچه مال او نیست می خورد، از آنچه مال او نیست می خرد و از آنچه مال او نیست می پوشد.
|
اهتمام به رعایت این اصل، راهبرد اخلاقی ذیل را بدنبال خواهد داشت:
2-2-3- انصاف مداری و مساوات
معمر بن خلاد می گوید: «هرگاه امام رضا (علیه السلام) بر سر سفره بود، ظرفی نزدیک آن حضرت می گذاشتند از هر غذائى از بهترین آن، مقدارى برمی داشت و در آن ظرف قرار می داد سپس دستور می داد تا آن را به فقرا بدهند. . . »[11] (المحاسن، خالد برقی، ج 2، ص 392)
نکته ی مهمی که در این حدیث نهفته است، انصاف مداری و مساوات است که در رفتار امام رضا (علیه السلام) مشهود می باشد. این که ایشان قبل از تناول غذا بخشی از بهترین آن را برای دیگران جدا کرده اند یعنی عمل به اصل «هرآنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند.» و این اصل یعنی انصاف مداری؛ چرا که «انصاف» در لغت به معنای عمل کردن با عدل و قسط می باشد. (مجمع البحرین، طریحی، ج 5، ص 124، مصباحالمنیر، فیومی، ج 2، ص 608) و در زبان روایات به معنای «هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند»(الکافی، کلینی، ج 2، ص 145، ح 10،13) تفسیر و تشریح شده است.
در این باره علاوه بر حدیث فوق، حدیث دیگری نیز ذکر می شود: «هرگاه برای امام رضا (علیه السلام) در خلوت سفره می گستراندند، کارگران و برده ها و حتی دربانان را بر سر سفره همراه خود می نشاند.»[12](عیون أخبار الرضا علیه السلام، صدوق، ج 2 ص 184)
فراخواندن کارگران و غلامان و دربانان بر سر سفره ای که امام رضا (علیه السلام) بر آن سفره هستند و تناول غذا با آنان، در حقیقت به معنای رفتار با عدل و مساوات با زیردستان است و یکی از مصادیق «هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند» شمرده می شود.
برده یا آزاد بودن، سیاه یا سفید بودن دلیل برتری نخواهد بود چرا که همگان در دو امر با یکدیگر مشترک هستند و آن، خدای واحد و پدر و مادر واحد است.
|
2-3- اصل معاد باوری
اصل دیگری که می توان از سیره ی اخلاقی هشتمین پیشوا استخراج نمود، اصل معاد باوری است. کشف این مبنا، از دقت در ادامه حدیث فوق به دست آمده است:
« . . . سپس این آیه را تلاوت می کرد: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» و آن گاه می فرمود: خداوند می داند که همه مردم قادر به آزاد کردن برده نیستند به خاطر همین راهی برای رسیدن به بهشت قرار داد و آن از طریق غذا دادن به فقراست.»[13] (المحاسن، خالد برقی، ج 2، ص 392)
طبق این حدیث، حضرت اطعام به فقیران را در ردیف آزاد کردن برده قرار می دهند که مطابق آیه آزاد کردن بردگان مصداقی است از انفاق های سختی که هر فردی قادر به انجام آن نیست. (ن.ک: المیزان، طباطبایی، ج 20، ص 292) و نیز به استناد این حدیث، انجام آن راهی است برای ورود به بهشت. توجه به آموزه های قرآن در عین ایمان به معاد، اصل باور معادی را تقویت می کند. باید افزود که این بینش، با اعتقاد به آیه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ . . . » (آل عمران/92) در هم تنیده شده است.
آنچه موجب برتری افراد بر یکدیگر میشود، تنها اعمالی است که به آن پاداش داده میشوند.
|
نتیجه
آنچه در بالا آمد، در حقیقت بازخوانی گوشه ای از سیره ی اخلاقی امام رضا (علیه السلام) بود. که در آن ثابت شد آن حضرت در حوزه ی «اخلاق توانگری» قایل به مبانی نظری خاصی هستند، که عبارتند از: باور به مالکیت مطلق خداوند، کرامت انسان و معادباوری و در میان تبیین این اصول راهبردهای عملی و اخلاقی امام رضا (علیه السلام) نیز گفته شد.
هم چنین در این پژوهش رابطه میان شأن اقتصادی افراد با اسراف مشخص شد. که با توجه به آن، تمایل به اشرافیت و تجمل گرایی در میان توانگران و غیر توانگران توجیه عقلی و نقلی نخواهد داشت.
بدون شک پی گیری مبانی اخلاق توانگری در سیره ی دیگر پیشوایان، تکمیل پژوهش در حوزه «اخلاق توانگری» خواهد بود. لذا پیشنهاد می شود جهت دستیابی به فهرستی از مبانی اخلاق توانگری در اسلام، در سیره ی اخلاقی اهل بیت (علیهم السلام) تدبر شده، مبانی استخراج و مصادیقی از باب نمونه ذکر گردد. سپس فرم هایی جهت پژوهش میدانی در میان توانگران متدین توزیع شود.
هرچند درباره شأن اقتصادی افراد کتاب مستقلی وجود ندارد اما می توان مطالبی را به صورت پراکنده در سلسله مقالات: «منابع فقه و زمان و مکان» و نیز کتاب «اسراف و استفاده بهینه از امکانات اقتصادی» از آقای سید کاظم رجایی یافت. از این رو، به نظر می رسد پژوهش در زمینه شأنیت اقتصادی و اجتماعی افراد، حدود و ثغور آن و ارتباط آن با اسراف نیازمند پژوهش جامع و مستقلی می باشد.
پی نوشت ها :
[1]-« . . . إِنَّ صَاحِبَ النِّعْمَةِ عَلَى خَطَرٍ إِنَّهُ یَجِبُ عَلَیْهِ حُقُوقُ اللَّهِ فِیهَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَتَکُونُ عَلَیَّ النِّعَمُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا أَزَالُ مِنْهَا عَلَى وَجَلٍ وَ حَرَّکَ یَدَهُ حَتَّى أَخْرُجَ مِنَ الْحُقُوقِ الَّتِی تَجِبُ لِلَّهِ عَلَیَّ فِیهَا . . . »
[2]- « . . . إِذَا کَانَ الْمَالِکُ لِلنُّفُوسِ وَ الْأَمْوَالِ وَ سَائِرِ الْأَشْیَاءِ الْمَلِکَ الْحَقِیقِیَّ وَ کَانَ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ عَوَارِیَ وَ أَنَّهُمْ مَالِکُونَ مَجَازاً لَا حَقِیقَةً لَه . . . »
[3]- مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ سَمِعْتُ الْعَیَّاشِیَّ وَ هُوَ یَقُولُ اسْتَأْذَنْتُ الرِّضَا ع فِی النَّفَقَةِ عَلَى الْعِیَالِ فَقَالَ بَیْنَ الْمَکْرُوهَیْنِ قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَعْرِفُ الْمَکْرُوهَیْنِ قَالَ فَقَالَ بَلَى یَرْحَمُکَ اللَّهُ أَ مَا تَعْرِفُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِهَ الْإِسْرَافَ وَ کَرِهَ الْإِقْتَارَ فَقَالَ وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً.
[4]- وَ عَلَیْکُمْ بِالْقَصْدِ فِی الْغِنَى وَ الْفَقْر.
[5]- صَاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَى عِیَالِهِ.
[6]- لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَأْکُلُ مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَشْتَرِی مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَلْبَسُ مَا لَیْسَ لَهُ.
[7]- قال: رب فقیر هو اسرف من غنى ان الغنى ینفق مما اتاه اللّه و الفقیر مما لیس عنده.
[8]- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: رُبَّ فَقِیرٍ هُوَ أَسْرَفُ مِنَ الْغَنِیِّ إِنَّ الْغَنِیَّ یُنْفِقُ مِمَّا أُوتِیَ وَ الْفَقِیرَ یُنْفِقُ مِنْ غَیْرِ مَا أُوتِیَ
[9]- الْیَسَعِ بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: کُنْتُ فِی مَجْلِسِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أُحَدِّثُهُ وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ خَلْقٌ کَثِیرٌ یَسْأَلُونَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ طُوَالٌ آدَمُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ-رَجُلٌ مِنْ مُحِبِّیکَ وَ مُحِبِّی آبَائِکَ وَ أَجْدَادِکَ ع مَصْدَرِی مِنَ الْحَجِّ وَ قَدِ افْتَقَدْتُ نَفَقَتِی وَ مَا مَعِی مَا أَبْلُغُ مَرْحَلَةً فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُنْهِضَنِی إِلَى بَلَدِی وَ لِلَّهِ عَلَیَّ نِعْمَةٌ فَإِذَا بَلَغْتُ بَلَدِی تَصَدَّقْتُ بِالَّذِی تُوَلِّینِی عَنْکَ فَلَسْتُ مَوْضِعَ صَدَقَةٍ فَقَالَ لَهُ اجْلِسْ رَحِمَکَ اللَّهُ وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ یُحَدِّثُهُمْ حَتَّى تَفَرَّقُوا وَ بَقِیَ هُوَ وَ سُلَیْمَانُ الْجَعْفَرِیُّ وَ خَیْثَمَةُ وَ أَنَا فَقَالَ أَ تَأْذَنُونَ لِی فِی الدُّخُولِ فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ قَدَّمَ اللَّهُ أَمْرَکَ فَقَامَ فَدَخَلَ الْحُجْرَةَ وَ بَقِیَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ الْبَابَ وَ أَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ أَعْلَى الْبَابِ وَ قَالَ أَیْنَ الْخُرَاسَانِیُّ فَقَالَ هَا أَنَا ذَا فَقَالَ خُذْ هَذِهِ الْمِائَتَیْ دِینَارٍ وَ اسْتَعِنْ بِهَا فِی مَئُونَتِکَ وَ نَفَقَتِکَ وَ تَبَرَّکْ بِهَا وَ لَا تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّی وَ اخْرُجْ فَلَا أَرَاکَ وَ لَا تَرَانِی ثُمَّ خَرَجَ فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ أَجْزَلْتَ وَ رَحِمْتَ فَلِمَا ذَا سَتَرْتَ وَجْهَکَ عَنْهُ فَقَالَ مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ أَ مَا سَمِعْتَ حَدِیثَ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعِینَ حِجَّةً وَ الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ ...»
[10]- رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَلْخٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ الرِّضَا ع فِی سَفَرِهِ إِلَى خُرَاسَانَ فَدَعَا یَوْماً بِمَائِدَةٍ لَهُ فَجَمَعَ عَلَیْهَا مَوَالِیَهُ مِنَ السُّودَانِ وَ غَیْرِهِمْ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَوْ عَزَلْتَ لِهَؤُلَاءِ مَائِدَةً فَقَالَ مَهْ إِنَّ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ وَ الْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ الْأَبَ وَاحِدٌ وَ الْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ.»
[11]- عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِذَا أَکَلَ أُتِیَ بِصَحْفَةٍ فَتُوضَعُ قُرْبَ مَائِدَتِهِ فَیَعْمِدُ إِلَى أَطْیَبِ الطَّعَامِ مِمَّا یُؤْتَى بِهِ فَیَأْخُذُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً فَیُوضَعُ فِی تِلْکَ الصَّحْفَةِ ثُمَّ یَأْمُرُ بِهَا لِلْمَسَاکِینِ
[12]- کَانَ إِذَا خَلَا وَ نَصَبَ مَائِدَتَهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَى مَائِدَتِهِ مَمَالِیکَهُ وَ مَوَالِیَهُ حَتَّى الْبَوَّابَ السَّائِس...»
[13]- عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِذَا أَکَلَ أُتِیَ بِصَحْفَةٍ فَتُوضَعُ قُرْبَ مَائِدَتِهِ فَیَعْمِدُ إِلَى أَطْیَبِ الطَّعَامِ مِمَّا یُؤْتَى بِهِ فَیَأْخُذُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً فَیُوضَعُ فِی تِلْکَ الصَّحْفَةِ ثُمَّ یَأْمُرُ بِهَا لِلْمَسَاکِینِ ثُمَّ یَتْلُو هَذِهِ الْآیَةَ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ثُمَّ یَقُولُ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَیْسَ کُلُّ إِنْسَانٍ یَقْدِرُ عَلَى عِتْقِ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ لَهُمْ سَبِیلًا إِلَى الْجَنَّةِ بِإِطْعَامِ الطَّعَامِ.
کتابنامه
قرآن مجید
الأصول الستة عشر، عده اى از علماء، چاپ: اول، دار الشبستری للمطبوعات، قم 1363 ش الحیاة ، حکیمى، محمدرضا و حکیمى، محمد و حکیمى، على- آرام، احمد، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران1380 ش اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، ایروانی، جواد، چاپ دوم، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی،1390
بحار الانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق جمعى از محققان، چاپ: دوم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت1403 ق
چیستی اخلاق کاربردی، حسین شریفی، احمد، مجله معرفت اخلاقی، سال دوم؛ شماره7، تابستان 1390 –ص83-96
الخصال، ابن بابویه، محمد بن علىمحقق غفارى، على اکبر، چاپ: اول، جامعه مدرسین، قم، 1362 ش
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ابن بابویه، محمد بن علىمحقق لاجوردى، مهدى، چاپ: اول، نشر جهان، تهران 1378 ق
الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، منسوب به على بن موسى، امام هشتم علیه السلام، محقق مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ: اول، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، مشهد 1406 ق
الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، چاپ: چهارم، دار الکتب الإسلامیة، تهران1407 ق
کرامت انسان در قرآن و روایات، رحمانی زروندی، محمد، مجله کوثر معارف، شماره 13، بهار 1389 - از 35 تا52
مجمع البحرین، طریحی، فخر الدین بن محمد محقق: حسینى اشکورى، احمد چاپ: سوم تهران ، ناشر مرتضوى،1375 ش
المحاسن، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق محدث، جلال الدین، چاپ: دوم، دار الکتب الإسلامیة، قم1371 ق
المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، فیومى، أحمد بن محمد، چاپ: دوم موسسه دار الهجرة، قم1414ق
مفردات ألفاظ القرآن، راغب أصفهانى، حسین بن محمدچاپ: اول، دار القلم - الدار الشامیة، بیروت- دمشق1412
من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علىمحقق غفارى، على اکبر، چاپ: دوم دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه ، قم1413 ق
موانع اصلاح الگوی مصرف از منظر قرآن و حدیث، مروتی،سهراب؛ وحیدنیا،فرحناز، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم ، شماره 3تابستان 1388 - از 163 تا191
المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، محمد حسین، چاپ پنجم، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417
» تاریخ انتشار : 1394/05/22 » بازدیدها : (0) » نظرات : (0)
|