Xگروه بین المللی HSE IRAN
گروه بین المللی ایمنی بهداشت

سلطان معرفت یاعلی ابن موسی الرضا(ع) :: داستان

» آمار بازدید


» بازدید امروز : 129
» بازدید دیروز : 152
» بازدید هفتگی : 665
» بازدید ماهیانه : 1943
» بازدید سالانه : 34660
» کل بازدیدها : 35351

» جدیدترین مطالب

کیف کفش زنانه
سخنان استاد الهی قمشه ای
یکی از اسماء خدا یاکریم الصَّفْح '
جنگ سرد
103 نکته برای شادتر زندگی کردن
رابطه قران با شیمی(معجزه شیمی قران)
رابطه فیزیک باقران وسخن امام صادق علیه السلام
تعویض پرچم گنبدامام رضا
کیف کفش چرم قائم(عج)
بازاریابی شبکه ای و کلاهبرداری

جستجو:

جستجو در محتوا   






خدا کریم است 1394/12/05

 بسم الله الر حمن الر حیم                                           
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟



ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

حکایتی دیگرازشاه عباس و شیخ بهایی! 1394/05/20

بسم الله الرحمن الرحیم
در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه " شیخ بهائی" رسید. پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید: « در برخورد با افراد اجتماع  " اصالت ذاتی" آنها بهتر است یا "تربیت خانوادگی" شان ؟

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

این داستان تقدیم به تمام انسانهای بی وفا 1394/04/13

بسم الله الرحمن الرحیم
مردی با اسب و سگش در جاده ای راه می رفتند.هنگام عبور از کنار درخت عظیمی صاعقه ای فرود آمد
و آنها را کشت.اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش میرفت.

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

داستان کوتاه وفاداری 1394/04/13

در ژاپن سگ معروفی با نام هاچیکو به دنیا آمد که زندگی و منش او به افسانه ای از یاد نرفتنی بدل گشت.  هاچیکو سگ سفید نری از نژاد آکیتا که در اوداته ژاپن در نوامبر سال 1923 به دنیا آمد.
 

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

داستان کوتاه انیشتین 1394/04/13

روی پل یا زیر پل
وقتی اینشتین با یکی از استادان همکارش روی پلی قرار ملاقات گذاشت، همکارش گفت: ولی این دور از شان شما است که روی پل منتظر من باشید و باعث شرمندگی من خواهد شد. اینشتین پاسخ داد: چه فرق می‌کند، کاری که من می‌کنم یعنی فکر کردن، در همه جا می توان انجام داد، چه روی پل، چه زیر پل، چه پشت میز!

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

داستان جالب ازرحمت خدا 1394/04/08

بسم الله الرحمن الرحیم
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در...

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

داستان آموزنده با جان و دل گوش كردن 1394/04/05

بسم الله الرحمن الرحیم
داستان آموزنده  با جان و دل گوش كردن
مردي كه ديگر تحمل مشاجرات با همسر خود را نداشت، از استادي تقاضاي كمك كرد.
به استاد گفت: «به محض اينكه يكي از ما شروع به صحبت مي‌كند، ديگري حرف او را قطع مي‌كند. بحث آغاز مي‌شود و باز هم كار ما به مشاجره مي‌كشد

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()

گذشت (داستان کوتاه) 1394/04/02

بسم الله الرحمن الرحیم
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیایان می گذشتند. آن دو در نیمه های راه بر سر موضوعی دچار اختلاف نظر شدند و به مشاجره پرداختند و یكی از آنان از سر خشم، بر چهره دیگری سیلی زد.

ادامه مطلب    نظرات (0)    تعداد بازدید ()


  1  1  2


اطلاعات مدیر سایت:



تماس با مدیر سایت

اطلاعات تماس

گالری تصاویر:


لینکهای مرتبط:


لیست کتاب ها:



دوستان:



Copyright 2012 . All Rights Reserved