زن و مرد بعد از عقد نكاح به خاطر ایجاد رابطه زوجیت حقوقی را بر هم پیدا میكنند لذا برخی نكاح را اینچنین تعریف كردهاند كه نكاح رابطهای حقوقی ـ عاطفی است كه بوسیله عقد بین زن و مرد حاصل میگردد و به آنها حق میدهد كه با یكدیگر زندگی كنند و مظهر بارز این رابطه حق تتمع جنسی است این تعریف شامل هر دو قسم نكاح یكی نكاح دائم و منقطع میشود البته برخی از حقوقدانان جدید آن را به گونهای تعریف كردهاند كه فقط شامل نكاح دائم میشود به این شرح: نكاح رابطهای است بین زن و شوهر برای تشكیل خانواده. برای دست یافتن زن به حقوق خود در خانواده پیشنیازهایی لازم و ضروری است كه برخی از آنها عبارتند از:
1 . نخستین گام موفقیت انسان در زندگی مشترك تحصیل بصیرت و بینش در این باره است از آنجایی كه در شرع مقدس اسلام برای تمامی ابعاد زندگی بشر اعم از مسائل فردی و جمعی كه شامل تكالیف زن و شوهر هم میشود احكامی را كه كامل و جامع هستند در نظر گرفته است كه هم سعادت دنیوی و هم اخروی انسان را در بر دارد و لازم است تا هر انسانی قبل از هر چیز با احكام و تكالیف خود آشنا شود تا بتواند تكالیف و وظایف خود را به خوبی انجام دهد و در مقابل هم از حقوق خاص خود بهرهمند گردد.
2 . لازمه تحقق بسیاری از حقوق انتخاب درست در امر ازدواج است برای مثال مردی كه توانایی مالی كمی دارد وقتی با دختری كه در خانواده مرفهی بزرگ شده ازدواج كند و ازدادن نفقهای كه در شأن اوست ناتوان باشد و بالتبع نمیتواند حق نفقه چنین چنین همسری را بجا آورد اگر زن و مرد در موقع ازدواج از رهنمودهای اسلام الهام گیرند میتواننداز تفاهم و محبت و سازش كامل برخوردار باشند و فرزندانی كه از آنها پدید میآیند میتوانند از نظر سلامت جسم و روح و عقل و از نظر ایمان و اعتقاد در اوج عظمت باشند، نیز انتخاب باید بر اساس دین باشد و دیندار كسی است كه آراسته به فضایل و آداب اسلامی و ملتزم به قوانین و دستورات آن باشد، زیرا انسان دیندار هرگز در مسائل خانوادگی خارج از چارچوب اسلام حركت نمیكند.
حقوق زن بر مرد را به دو دسته میتوان تقسیم كرد:
الف) حقوقی كه منشأ اخلاقی دارند و الزام و ضمانت اجرای آنها ایمان و وجدان فرد هستند البته در صورت انجام آنها پاداش اخروی، پیشرفت معنوی و تكامل خانواده را به دست میآید؛
ب) حقوقی كه علاوه بر منشأ فوق منشأ حقوقی و ضمانت اجرا دارند. قبل از بیان حقوق ذكر این نكته لازم است كه باید توجه داشت كه محیط خانواده باید محیطی بر اساس صمیمیت و تفاهم باشد در ضمن این كه هر كس حدود خود را میداند و به آن پایبند است پس محیط خانواده قابل مقایسه با هیچ محیط دیگری نیست و مركز جمع عواطف و احساساتی است كه بر اساس علاقه و محبت ایجاد میشود هر چند كه نیاز به جنس مخالف آن را تقویت میكند بعد از تشكیل خانواده زن و مرد نیازهای عاطفی و جنسی یكدیگر را برطرف میكنند و هر دو در بقا و تداوم آن تلاش میكنند لذا مثل سیستم كار در یك اداره یا یك شركت نیست كه هر كس وظیفه خاص خود را بر عهده داردو باید در انجام آن تلاش كند بلكه انعطافپذیر است. برای نمونه هر چند كه مرد مسئول تأمین نفقه زن و فرزندان است اما در مواردی زن به كمك شوهر خود میآید و به خاطر علاقه و حس همكاری و مودتی كه نسبت به شوهر خود دارد او را در تأمین مخارج زندگی كمك میكند یا مرد در مسأله اداره امور خانه به همسر خود كمك میكند یا وسائل آسایش بیشتری علاوه بر آنچه كه نیاز است فراهم میكند.انگیزه و عامل این نحوه برخورد علاقه و محبت طرفین به یكدیگر است البته حتماً نیاز است كه طرفین برای رفع اشكالات و اختلافات احتمالی در زندگی با حقوق یكدیگر كه در شرع و قانون آمده است آشنا باشند و از زندگی بزرگان دین همچون حضرت علی و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ الگو بگیرند و هر روز در جهت بالا بردن شناخت و عمل به دانستنیها گام بردارند. زیرا هر چه كه انسان بداند و عمل كند باز هم پیشرفت به مراحل بالاتر نیاز است.
نفقه: در نظام حقوقی ایران وظیفه تأمین مخارج خانواده به طور كلی به عهده شوهر است و مكلف است نفقه زن را بپردازد، ماده 1106 ق م در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است م 1107 نفقه عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاث البیت كه به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضا...
مطلب دیگر این كه در سفارشات پیشوایان دینی، طریقه برخورد زن و شوهر با توجه به روحیات دیگری بیان شده است مثلاً به زن گفته شده است كه تسلیم شوهرش باشدو در جهت تحصیل رضایت وخدمت به او تلاش كند و به مرد گفته شده است كه زن ریحانه است و با او با ملاطفت برخورد كند، یعنی درست مطابق با روحیات و فطرت طرفین تا نیازهای هر یك برطرف شود و خود همین رفع نیاز یعنی ادای یكسری حقوق فطری كه اگر نباشد احساس كمبود و كاستی در زندگی مشترك احساس میشود.
برخی از حقوقی كه زن بر مرد دارد اعم از آنكه منشأ اخلاقی و ضمانت اجرای حقوقی داشته باشد یا نداشته باشند از این قرار است:
1 . مهربانی و ملاطفت با زن
و عاشروهن بالمعروف فان كرهتموهنّ فعسی ان تكرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیراً كثیرا؛ با زنان به نیكویی و مهربانی معاشرت و زندگی كنید و اگر هم تمایل به ایشان نداشتید با آنها بسازید و به نیكویی رفتاركنید چه بسا چیزی به نظر شما خوش نیاید و خدا در همان چیز خیر و خوبی قرار داده باشد.
2 . حسن خلق
حسن خلق: اكمل المۆمنین ایمانا احسنه خلقا و الطفهم باهله؛ كاملترین مۆمنان كسی است كه حسن خلقش بیشتر باشد و نسبت به اهلش ملاطفتر باشد. البته تكلیف زوجین به حسن معاشرت در قانون مدنی آمده كه در اصل ریشه اخلاقی دارد ولی در قانون به حداقل و قدر متیقّن اكتفا میشود.
3. دوستی و رفتار نیك با زن
مردان باید رفتار نیك و محبتآمیز نسبت به زنان داشته باشند. لذا خداوند متعال میفرماید: و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودة و رحمة؛و از نشانههای او اینكه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ یعنی غرض از قرار دادن همسر ایجاد مودت و رحمت بین زن و مرد است، پس باید طرفین در این راستا بكوشند.
3 . پوشاندن عیوب همسر؛
هن لباس لكم و انتم لباس لهن؛زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها. (هر دو زینت هم و سبب حفظ همدیگرید) در تشبیه روابط بین زوجین به بدن و لباس نكاتی وجود دارد:
الف) همانگونه كه لباس بدن را میپوشاند زوجین نیز آبروی اجتماعی همدیگر را حفظ كرده و نسبت به هم وفادار باشند.
ب) همانطور كه لباس بدن را از نگاه غیر، حفظ میكند زوجین نیز حافظ اسرار بوده و بدیهای همدیگر را بپوشانند و در خلوت و در جلوت حفظ عفت لازم و واجب است.
4 . مهر: مهر مقدار مالی است كه مرد به هنگام ازدواج با زن به او میدهد. طبق ماده 1078 قانون مدنی، هر چیزی را كه مالیت داشته و قابل تملك نیز باشد میتوان مهر قرار داد و مطابق ماده 1082، به مجرد عقد، زن مالك مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن بنماید.
5 .نفقه: در نظام حقوقی ایران وظیفه تأمین مخارج خانواده به طور كلی به عهده شوهر است و مكلف است نفقه زن را بپردازد، ماده 1106 ق م در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است م 1107 نفقه عبارت است از مسكن و البسه و غذا و اثاث البیت كه به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضا...
و عاشروهن بالمعروف فان كرهتموهنّ فعسی ان تكرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیراً كثیرا؛ با زنان به نیكویی و مهربانی معاشرت و زندگی كنید و اگر هم تمایل به ایشان نداشتید با آنها بسازید و به نیكویی رفتاركنید چه بسا چیزی به نظر شما خوش نیاید و خدا در همان چیز خیر و خوبی قرار داده باشد
6 . شركت در دارایی شوهر یا اخذ اجرت المثل در مورد طلاق: در صورت وقوع طلاق چنانچه اقدام به طلاق بنا به خواست مرد بوده و مبتنی بر تقصیر زن نباشد به یكی از سه طریق زیر ممكن است زن بخشی از دارایی مرد را تصاحب كند:
الف) سهیم شدن در نصف اموالی كه شوهر در دوران زوجیت بدست آورده است: براساس مصوبه شورای عالی قضایی در سال 1362 دستورالعملی از سوی سازمان ثبت اسناد كل كشور به دفاتر ازدواج صادر شد كه هنگم وقوع و ثبت ازدواج شرایطی را به عنوان شروط ضمن عقد كه عمدتاً برای ملاحظه زن است به طرفین ابلاغ كنند كه اگر پذیرفتند ملزم باشند به مفاد آن عمل نمایند یكی از این شرایط این است كه اگر شوهر بدون جهت و بدون این كه تقصیری متوجه زن باشد او را طلاق دهد موظف است نصف دارایی خود را كه در زمان زوجیت تحصیل كرده با نظر دادگاه بلاعوض به زن منتقل نماید.
ب) اجرت المثل كار زن در خانه شوهر: طبق مقررات ایران زن تكلیفی ندارد كارهای خانه را انجام دهد حتی شیردادن به فرزند نیز از وظایف حتمی او نیست. بنابراین زن میتواند در مقابل كارهایی كه در خانه شوهر انجام میدهد از شوهر مطالبه اجرت كند مگر این كه با قصد تبرع انجام داده باشد یا عرفا چنین تلقی شود كه قصد تبرع داشته است. بند الف تبصره 6 ماده واجده قانون اصلاح مقررات طلاق مصوب آبان ماه 1371 میگوید: ... چنانچه زوجه كارهایی را كه شرعاً به عهده وی نبوده به دستور زوج و با عدم قصد تبرّع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود دادگاه اجرت المثل كارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حكم مینماید.
ج ) الزام شوهر به دادن وجهی به زن هنگام طلاق (نحله): در صورتی كه مرد در مقام طلاق زن برآید و وقوع طلاق ناشی از تقصیر و تخلف زن نباشد مرد مكلف است مبلغی به زن بپردازد بند ب ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق در این زمینه مقرر میدارد:
... در غیر مورد بند الف با توجه به سنوات زندگی مشترك و نوع كارهایی كه زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله) برای زوجه تعیین مینماید. مبنای شرعی این حكم باید آیه شریفه 242، از سوره مباركه بقره باشد: و للمطلقات متاع |