هیدروپلیتیک ترکیبی متوازن از دو واژه آب و سیاست است و تاثیر و نقشآفرینی منابع آب بر روابط سیاسی کشورها را مورد مطالعه قرار میدهد. افزایش تقاضا برای مصرف آب و مدیریت ضعیف منابع آب موجبات تنش بر سر استفاده از منابع آب هم در درون کشورها و هم در روابط بین کشورها را فراهم کرده است. این موضوع در مورد رودخانههای بینالمللی کاملا مشهود است. در این مجال سعی بر آن شده است که ضمن بررسی وضعیت منابع آب در جهان به کنش میان منابع آبی و سیاستهای اتخاذ شده در مناسبتهای سیاسی اشارهای اجمالی صورت گیرد. وضعیت منابع آب در جهان
آب مایه حیات و تداوم زندگی موجودات زنده، وابسته به آن است. همچنین آب عامل اساسی در پیدایش اجتماعات و تمدنهای بشری است. امروزه حجم کل آب کره زمین که منبع زندگی تمام موجودات به شمار میرود از زمان تشکیل تاکنون، تقریبا ثابت و غیرقابل تغییر مانده است. این منابع آب حدود ۵/۴ میلیارد سال پیش به وجود آمده است. مقدار کل آب موجود در کره زمین ۱۶۵۰ میلیون کیلومترمکعب است، که تقریبا ۹۷ درصد از آن برای مصارف انسانی غیرقابل استفادهاند و تنها سهدرصد منابع آب شیرین وجود دارد که در مجموع ۷۸درصد از منابع آب شیرین هم بهطور مستقیم در دسترس نیستند به این دلیل که یا در یخچالها و سفرههای آب زیرزمینی قرار دارند، یا اینکه آلوده شدهاند. به عبارت دیگر ۳/۲درصد آبهای شیرین در تودههای یخ و کلاهکهای یخی قطب و سفرههای آب زیرزمینی محصور شدهاند. در یک قرن گذشته با افزایش جمعیت و بالا رفتن استاندارد زندگی، رشد اقتصادی و پیشرفتهای صنعتی و توسعه کشاورزی، مصرف آب افزایش یافته و این امر منجر به کاهش سرانه آب شده است. در حال حاضر مصرف آب سه برابر شده که از این مقدار ۲۳۰ درصد ناشی از رشد جمعیت و بقیه نتیجه افزایش سرانه مصرف آب بوده است. در طول قرن گذشته بهرهبرداری از منابع آب جهان هفت برابر و مصارف صنعتی ۳۰ برابر شده است و تقاضا بر آب هر سال ۳/۲درصد افزایش مییابد. اجلاس جهانی توسعه پایدار در ژوهانسبورگ، معضل آب را به عنوان یکی از چالشهای فرامرزی جهان مطرح کرده بود. دسترسی به آب آشامیدنی سالم برای امنیت انسانی و توسعه پایدار ضروری است و هنوز ۲/۱میلیارد نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند و ۴/۲میلیارد نفر از خدمات تصفیه آب محرومند و اگر در این زمینه تلاشی فوری صورت نگیرد، در سال ۲۰۲۵، چهارمیلیارد نفر دسترسی کافی به آب قابل شرب نخواهند داشت. همچنین دومیلیارد و ۵۰۰میلیون نفر دیگر نیز در نقاطی زندگی خواهند کرد که یافتن آب شیرین برای برطرف کردن نیازهای روزمره آنها دشوار خواهد بود.از طرفی آلودگی منابع آب به وسیله پسابهای کشاورزی، صنعتی و شهری تهدیدی بر منابع آب موجود است که سبب پیدایش بیماریها، آشفتگی و برهمزدن تعادل اکوسیستم و بینظمی اجتماعی خواهد شد. بیماریهای ناشی از آلودگی منابع آب هرساله باعث مرگ میلیونها انسان در سراسر جهان میشود. بنابراین آلودگی منابع آب یک نگرانی عمدهای است که در صورت عدم توجه به آن میتواند کیفیت زندگی انسان و حتی بقای نسل آتی را به خطر اندازد. اگرچه برای کره زمین به عنوان یک کل کمبود آب وجود ندارد، اما آمارهای جهانی بیانگر کاهش تدریجی سرانه آب جهان (قابل استفاده برای مصارف انسانی) است. امروز، آب به شکل آشکاری وارد عرصه سیاست بینالمللی شده و تلاشهای بینالمللی در جهتی سازماندهی شده که آب به عنوان یکی از مهمترین موضوعات و چالشهای بشر به مجمع عمومی سازمان ملل کشانده شده و به شدت سیاسی شود. به عبارتی هرگاه آب نقش مهم و موثری در مسائل سیاسی کشورها ایفا کند و نوعی هنجارشکنی در مسائل سیاسی برونمرزی کشورها ایجاد نماید، آب ساختار سیاسی موثری دارد. افزایش تقاضا برای آب در قرن بیستویکم فشار بیشتری روی منابع آب وارد میکند و سیاستمداران و دولتها مجبور میشوند مسائل مربوط به آب را در راس برنامههای خود قرار دهند.
اگرچه آب یک منبع قابل تجدید است، اما کاهش دورههای خشکسالی به خاطر افزایش میزان تبخیر آب، کاهش کمی و کیفی منابع آب از یک سو و سیاسی کردن استفاده از منابع آب، افزایش تقاضا برای مصرف آب در بخشهای صنعت و بهویژه کشاورزی برای تولید غلات و مدیریت ضعیف منابع آب از سوی دیگر، در آینده بحران آب را تشدید خواهد کرد. در کنفرانس «آب و محیطزیست، وضعیت توسعه در آستانه قرن بیستویکم» در ژانویه ۱۹۹۲ در دوپلین چنین اظهار شد: «کمیابی و استفاده غیرمعقول از منابع آب شیرین مشکلات جدی و قابل ملاحظهای را برای توسعه پایدار و حفاظت محیطزیست ایجاد کرده است. این موضوع بهداشت انسانها، امنیت غذایی، توسعه صنعتی و سیستمهای اکولوژیکی را در معرض خطر قرار داده است. مگر اینکه از منابع آب و خاک در طول دهه حاضر (دهه ۱۹۹۰م) و دهههای آینده بهطور موثر بهرهبرداری شود.
● رابطه منابع آب و مسائل سیاسی
به طور کلی رابطه میان منابع آب و مسائل سیاسی را میتوان در سطوح زیر بررسی کرد:
الف) رابطه آب و سیاست در سطح محلی
تحلیل سیاسی در این سطح، روابط محلی- اجتماعی حاصل از شکل قدرت را مورد توجه قرار میدهد. مسئله اصلی در این قسمت تاثیر منابع آب و سیاستهای مربوط به آن بر روابط اجتماعی و اختلافات و تنشهای محلی است که ممکن است بر اثر آن، در یک منطقه از کشور یا ناحیه جغرافیایی رخ دهد. در بسیاری از کشورها ضعف مدیریت منابع آب رقابت شدیدی میان گروههای داخلی جامعه که هر کدام دارای منافع و علایق خاص هستند را برانگیخته است.
ب) رابطه آب و سیاست در سطح ملی
میان سطوح مختلف رابطه آب و سیاست، حکومت و دستگاههای دولتی در تنظیم و اجرای سیاستها و خطمشیهای مربوط به منابع آب در داخل کشورها نقش اصلی را برعهده دارند. هر کشور بهطور کلی دارای سیاستهای مربوط به منابع آب در بخشهای مختلف (آشامیدنی، کشاورزی و صنعت) است و برای ایجاد تاسیساتی جهت ذخیرهسازی، آبرسانی، تصفیه آب، جلوگیری از وقوع سیل و کنترل سیلابها، همچنین حفاظت از آنها برنامهریزی و سرمایهگذاری میکند و موسساتی برای مدیریت منابع آب و تاسیسات مربوط به آن ایجاد مینماید. در مرحله تنظیم سیاستها، سیاستمداران از طریق پارلمان یا دیگر چارچوبهای سیاسی تلاش میکنند تصمیماتی روی اولویتهای سیاسی و برنامهها اتخاذ نمایند و بعد از طی مراحل اداری این تصمیمات را به اجرا درآوردند.
ج) رابطه آب و سیاست در سطح منطقهای
رابطه آب و سیاست در سطح منطقهای، سیاستهای بین کشورها درباره تخصیص، توزیع، کنترل و کیفیت منابع آب است که میتواند موجب تنش یا همگرایی بین آنها شود. برخی رابطه آب و سیاست در سطح منطقهای را میان ارتباط بین منابع آب و سیاست خارجی میدانند که چگونگی عملکرد سیاست خارجی یک کشور برای تامین منابع آب را تبیین میکند. برای مطالعه رابطه آب و سیاست در سطح منطقهای، منابع آبی ممتد در دو سوی مرز مورد بحث قرار میگیرد و عمدهترین اختلافات ناشی از منابع آبی مرزی درباره بهرهبرداری از منابع آب و مدیریت حوضه رودخانهها پیش میآید. اما نکته قابل تامل این است که استفاده از منابع آب مشترک به یک رویکرد واحد برای مدیریت منابع آب نیاز دارد. عمدهترین بحثی که در این سطح مطرح است، این است که آیا کشورها برای تقسیم آب رودخانهها و استفاده از منابع آب مشترک جهت دستیابی به توسعه با یکدیگر به توافق میرسند، یا توافقی بین آنها حاصل نمیگردد و تاکید بر این نکته است که چگونه میتوان از درگیری اجتناب کرد و در جهت همکاری با یکدیگر به توافق دست یافت و غالبا بحث، بیشتر مربوط به ابعاد حقیقی و استراتژیک مذاکره و میانجیگری است.
د) رابطه آب و سیاست در سطح کروی
در سالهای پایانی قرن بیستم آب به عنوان موضوعی مهم در کانون بحثها و مذاکرات بینالمللی قرار گرفت و تقریبا هیچ نشست بینالمللی که در آن، آینده جهان در هزاره سوم میلادی مطرح باشد را نمیتوان سراغ گرفت که در آن آب و مدیریت آن به صورت یکی از اصلیترین عوامل و عناصر در دستور کار قرار نگرفته باشد. در سال ۱۹۹۲ در نشست ریو، آب به عنوان یکی از موضوعات مهم مورد توجه قرار گرفت و در مفاد پایانی این کنفرانس به طور آشکار به حفاظت و برنامهریزی برای استفاده بهینه و پایدار منابع آب جهت تامین نیازهای شرب و غیرشرب اشاره مینماید. همچنین کنفرانسهایی با عناوین: «آب و محیطزیست، وضعیت توسعه در آستانه قرن بیستویکم» در سال ۱۹۹۲م در دوبلین، «نقش آب در همگرایی و توسعه کشورهای خاورمیانه» در تابستان ۱۹۹۴ م در آنکارا برگزار شد. سیاستهای کروی آب شامل بحثها و سیاستگذاریهای بینالمللی منابع آب در کنفرانسهایی است که درباره محیطزیست و منابع طبیعی در سطح جهانی انجام میگیرد که به دنبال تنظیم و تدوین حقوق و قوانین بینالملل جهت استفاده از منابع آبی مشترک میان کشورها همچنین ایجاد همگرایی بین کشورها، برای بهرهبرداری از منابع آبی مشترک و جلوگیری از بروز کشمکش و نزاع بر سر منابع آب است.
با ملاحظه سطوح فوق مشخص میشود که رابطه آب و سیاست در سطوح کروی و ملی در پی سیاستگذاری روی منابع آب برای ایجاد همگرایی در سطوح فوق است که این سیاستگذاریها بیشتر جنبه توصیهای در سطح کروی و اجرایی در سطح ملی دارند. رابطه آب و سیاست در سطوح منطقهای و محلی نیز به دنبال ایجاد همگرایی در سطح منطقهای و محلی است. اما در این دو سطح کشمکش و درگیری بر سر منابع آب وجود دارد که برآیند آن سیاستهای ملی و جهانی را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، هیدروپلیتیک ترکیبی متوازن از دو واژه آب و سیاست است و تاثیر منابع آب بر سیاست و تصمیمگیریهای سیاسی در سطوح محلی، ملی، منطقهای و کروی که میتواند موجب تنش یا همگرایی در این سطوح شود را مورد مطالعه قرار میدهد.
|