دستور گشتاری میکوشد از طریق توصیف دستوری، معنای دقیق و واقعی آنچه که در پشت جملات وجود دارند را دریابد و اندیشههایی که در پشت کلمات و جملات هستند را کشف کند.
در دستور گشتاری، ذهنیاتی که در ذهن ما وجود دارند که هنوز به زبان جاری نشدهاند ژرفساخت نامیده شده و مجموعه جملاتی که به زبان جاری میکنیم روساخت نام دارند.
یک نمونه از گشتار:
- این خبر مرا خوشحال کرد.
- من از این خبر خوشحال شدم.
بنا به مفهوم دستور گشتاری، در اینجا یک ژرفساخت مطرح است به صورت اینکه شخصی به دلیلی حالتی پیدا کردهاست:
- من (شخص) + خوشحال (حالت) + خبر (دلیل)
و دو جمله یادشده تحققهای نحوی این مفهوم هستند و تنها شیوه تبدیل آنها به بیان (گشتار ) آنها است که تفاوت دارد. دستوری گشتاری معتقد است که هرچند دو جمله یاد شده شکل دستوری متفاوت یا به عبارتی روساخت متفاوتی دارند اما مفهوم بنیادین و ژرفساخت آنها یکسان یا نزدیک است.
در تجزیه و تحلیل زبان با استفاده از دستور گشتاری این فرض مبنا قرار میگیرد که تعداد مشخصی ویژگیهای جهانشمول و همگانی در زبانهای دنیا وجود دارند و به منصه ظهور رسیدن آنها است که تفاوت دارد.
در نیمکره چپ مغز محلی وجود دارد به نام منطقه بروکا که کارکرد آن تنها برای امور مربوط به دستور زبان است. به گفته دستورشناسان گشتاری، این به این معنی است که هر یک از بیانهای زبانی ما شکل تبدیلشدهای از ساختارهای مادرزادی و همگانی و جهانی است که هر انسان در مغز خود دارد.
اصل دستور گشتاری بر خلق جملات فراوان از تعداد محدودی قانون و واژه قرار دارد.
تعاریف