نظریه پیوند افتراقی درحوزه جامعه شناسی انحرافات ُ به تاثیر میزان ارتباطات و میزان همجورای و یا همنشینی افراد با اشخاص کجرو یا منحرف تاکید دارد . براین اساس هرچقدر افراد در معرض محیط انحراف آمیز قرار گیرد ُ تاثیر پذیری از آن نیز افزایش می یابد. اینکه :«انحرافات آموخته می شوند »: نکته محوری نظریه ساترلند می باشد.در این نظریه به مفهوم کنش و عاملیت کنشگران توجه می شود. کنشگران ضمن این که در معرض ساخت قرار می گیرند اما نقش آژنسی خود را از دست نمی دهند . حتی می توان تلفیق دیالکتیکی ساختار و کنشگر را در ریشه های این نظریه پیدا نمود. هر یک را در جایگاه خود حائز اهمیت دانست ُ و بر خلاف ساختارگرایان کلان گرا و در مقابل شان کنشگران خردگرا به روابط دیالکتیکی توجه نمود .
این نظریه در یکی از جلسات کلاسهای آموزش های کوتاه مدت فرهنگیان شهرستان فریدونکنار مورد تشریح قرار گرفت . در این وبلاگ سعی می شود تا اصل نظریه جهت استفاده علاقه مندان ُ معرفی گردد.
نظریه پیوند افتراقی: Learning Differential
اهداف كارگاه:
1- فراگيران بدانند كه چرا كجروي يا آسيب اتفاق مي افتد.
2- فراگيران بتوانند در جستجوي علت كجروي از نظريه ها و انديشه هاي علمي استفاده كنند
3-فراگيران بتوانند علت آسيب اجتماعي (دانش آموزان ) را بشناسند.
4- فراگيران بتوانند موانع باز دانده را در برابر آسيب اجتماعي ايجاد نمايند.
چرا كجروي؟ (deviance)
ادوين ساترلند كجروي و آسيب اجتماعي را ناشي از يادگيري و آموزش مي داند . نظريه پيوند افتراقي را بر اساس همين رويكرد يا پيش زمينه فكري طرح نمود. كه بر اساس آن آسيب اجتماعي و كجروي بواسطه در مجاورت قرار گرفتن با افراد كجرو ايجاد مي شود .
پيوند افتراقي learning differential به معني فراواني معاشرت ؛ يادگيري محيطي ؛ ياد گيري در اثر همجواري با افراد كجرو مي باشد.
بنابراين ؛ افراد يا دانش آموزان يا فرزندان ،بواسطه در معرض و مجاورت قرار گرفتن با افراد نا بهنجار، كجرو مي شوند .
1-كجروي آموخته مي شود . پس كجروي يك پديده ارثي نيست. بنا براين كسي كه در زمينه جرم و جنايت آموزش نديده باشد مجرم نخواهد شد، همانطور كه فردي كه در زمينه مكانيك آموزش نديده باشد نمي تواند اختراعاتي در علم مكانيك انجام دهد .
2- كجروي در ضمن كنش متقابل با ديگران يعني ، در جريان برقراري ارتباط آموخته مي شود. اين ارتباط عمدتا از طريق زبان انجام مي گيرد.
3- كجروي در اثر ارتباط صميمي در درون گروه انجام مي گيرد . به همين ديل تاثير گروههاي غير رسمي مثل روزنامه ، تلويزيون و.... كمتر از ارتباط مستقيم مي باشد.
4- وقتي رفتار مجرمانه ياد گرفته مي شود اين ياد گيري شامل الف) يادگيري فنون و شيوه هاي ارتكاب جرم مي باشد.ب) يادگيري بر اساس علاقه و گرايشات فرد مجرم انجام مي شود.
5- فرد در صورتي مبدل به بزهكار مي شود كه محيط اطراف آن فرد ، بزهكاران زيادي وجود داشته باشند و فرد با آنها معاشرت زيادي داشته باشد. هرچه قدر ميزان فراواني معاشرت با بزهكاران بيشتر باشد احتمال كجرو شدن افراد بيشتر مي شود . مثال ؛ افراد تازه كاري كه وارد زندان مي شود و در اثر معاشرت با بزهكاران تبديل به يك بزهكار خواهد شد.
6- هر چقدر ميزان زمان معاشرت و نزديكي با بزهكاران زياد تر باشد ، احتمال بروز كجروي در افراد بيشتر مي شود . بنا براين افراد ( دانش آموزان يا هر فرد ديگري) زمان و ساعات بيشتري را با افراد ناهنجار سپري نمايد احتمال بروز نا هنجاري در آنها بيشتر است.
7-يادگيري كجروي با تقليد كجروي متفاوت مي باشد . بنابراين تقليد رفتارهاي مجرمانه همواره به كجروي نمي رسد ولي ممكن است زمينه ساز بروز آموزش آسيب اجتماعي گردد.
نكته : انجام كجروي صرفا به خاطر تقليد ، به همان ميزان كجروي واقعي با مجازات رو برو خواهد شد.( تقليد بهانه اي براي شانه خالي كردن از زير بارمسوليت نخواهد بود )
8- اگر چه در كجروي نوعي ارزشها و و نيازهاي فرد كجرو نهفته است اما هيچگاه اين ارزشها و نيازها نمي تواند مورد قبول اكثريت اعضاي جامعه باشد. به همين دليل مي توان افراد كجرو را نا به هنجار دانست اگرچه اين افراد براي خود ارزش و اعتبار قائل هستند.
مثال : كارگران براي دستيابي به درآمد كار مي كنند اما دزدان نيز براي دستيابي به درآمد تلاش مي نمايند تا مشكل خود و خانواده خود را حل نمايند اما تفاوت اساسي براي هر دو وجود دارد .
9- ساترلند اضافه مي كند براي مثال اگر يك نوجوان در منطقه اي زندگي كند كه ارقام بزهكاري بالا باشد ، و در صورتي كه اين فرد ، يك فرد فعال ، اجتماعي و از نظر جسماني در شرايط مناسب باشد ، به سادگي به بزهكاري كشيده مي شود . زيرا افراد نياز به اجتماع و جامعه پذيري دارند ، در نتيجه وقتي كه وارد محيط اجتماعي مي شوند و در اطراف خود بزهكاري فراواني را مشاهده مي نمايند ، در نتيجه به سادگي به سمت كجروي كشيده مي شوند.
نتيجه:
1-كجروي يا آسيب آموخته مي شود
2-گروههاي دوستي و صميمي در آموختن كجروي اهميت دارد.
3- محيط نقش بسزائي در آموزش كجروي دارد.
4-كجروي همانند يك بيماري مسري ، سرايت پذير مي باشد.
|