نقل شده که روزی نادرشاه رفته بود برا زیارت امام رضا علیه السلام!
دید کنار درب حرم شخص کوری مشغول گدائیست! او را نزد خود خواند و علت گدایی وی را جویا شد!!!
او در جواب علت رو کوری خود بیان کرد و گفت 12 سال است که کور است و تنها راه درآمد و ارتزاق او از همین راه است!!!
نادرشاه با غضب به او نگاهی می اندازد و او را تهدید میکند که هنگام بازگشت از حرم اگر شفای چشمانت را نگرفتی تو را خواهم کشت!!!
مرد هرچه التماس کرد فایده ای نداشت!!!
روبه روی حرم زانو زد و به التماس شروع به گریه و زاری کرد!!
یا امام رضا نادرشاه با کسی شوخی ندارد!
یا امام رضا او مرا خواهد کشت!
یا امام رضا اگه تو بخوای می تونی!
یا امام رضا تو کسی رو ناامید از در خونه ت رد نکردی!
یا امام رضا فرزندانم یتیم خواهد شد
یا امام رضا...
نادرشاه هنگام بازگشت از حرم دید مرد کور شفا پیدا کرده است!!!
اری باید از او خواست!!!
او میتواند!
قصر همه حکام جهان را که بگردی دربار کسی پنجره فولاد ندارد |