سلطان معرفت یاعلی ابن موسی الرضا(ع) :: داستان هایی کوتاه وخواندنی
Xگروه بین المللی HSE IRAN
گروه بین المللی ایمنی بهداشت



سلطان معرفت یاعلی ابن موسی الرضا(ع) :: داستان هایی کوتاه وخواندنی

 
 
 

» آمار بازدید


» بازدید امروز : 373
» بازدید دیروز : 368
» بازدید هفتگی : 1842
» بازدید ماهیانه : 9431
» بازدید سالانه : 13897
» کل بازدیدها : 14588

 

» جدیدترین مطالب

کیف کفش زنانه
سخنان استاد الهی قمشه ای
یکی از اسماء خدا یاکریم الصَّفْح '
جنگ سرد
103 نکته برای شادتر زندگی کردن
رابطه قران با شیمی(معجزه شیمی قران)
رابطه فیزیک باقران وسخن امام صادق علیه السلام
تعویض پرچم گنبدامام رضا
کیف کفش چرم قائم(عج)
بازاریابی شبکه ای و کلاهبرداری

 
 


داستان هایی کوتاه وخواندنی 1395/10/20
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک بیمار روانی به بستری شدن دربیمارستان نیاز دارد یا نه؟روانپزشک گفت:ما وان حمام را پر میکنیم و یک قاشق چایخوری و یک فنجان و یک سطل جلوی بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالی کند.من گفتم:اهان!فهمیدم.ادم عادی باید سطل را بردارد چون بزرگتر است.روانپزشک گفت:نه! ادم عادی درپوش زیر اب وان را بر میدارد.شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟                                   ضرب المثل های ایرانی همراه معادل انگلیسی                           
 روزی بزرگان ایرانی و موبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند؛و ایشان بعد از ایستادن در کنار آتش مقدس اینگونه دعا کردند:خداوندا "اهورا مزدا "ای بزرگ آفریننده" آفریننده این سرزمین بزرگ،سرزمینم و مردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار.بعد از اتمام دعا عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعا نمودید؟فرمودند:چه باید می گفتم؟ یکی جواب داد :برای خشکسالی دعا مینمودید؟کوروش بزرگ فرمودند: برای جلوگیری از خشکسالی انبارهای اذوقه و غلات می سازیم.دیگری اینگونه سوال نمود:رای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟ایشان جواب دادند: قوای نظامی را قوی میسازیم و از مرزها دفاع می کنیم.گفتند:برای جلوگیری از سیل های خروشان دعا می کردید ؟پاسخ دادند: نیرو بسیج میکنیم و سدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم.و همینگونه سوال کردند و به همین ترتیب جواب شنیدند ...تا این که یکی پرسید: شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود؟! و کوروش تبسمی نمودند و این گونه جواب دادند :من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشدمن چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟  پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم...که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین آن دروغ است.                                                                                               ضرب المثل های ایرانی همراه معادل انگلیسی                           
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید
تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آهنگر سر به زیر اورد و گفت
وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار.                                                    ضرب المثل های ایرانی همراه معادل انگلیسی                           
 زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت :
اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (ع) فرمود :
خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند سپس فرمود :
مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
 زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم ریسندگى مى کنم ، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم
و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم
ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که …
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد
ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند  :
این پولها را به مستحقش بدهید.
حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟
عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم
ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم
و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم
و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود :
پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟
سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است.      ضرب المثل های ایرانی همراه معادل انگلیسی  
تهیه کننده : حمید صفری                                                            ضرب المثل های ایرانی همراه معادل انگلیسی  

نظرات

پست نظرات
نام:


ایمیل:


عنوان:


نام سایت:


نظرات:

كد:



 


 
 
 
 
 

اطلاعات مدیر وبلاگ:



تماس با مدیر سایت

اطلاعات تماس

 
 

گالری تصاویر:


 
 

جستجو:

جستجو در محتوا   


 
 

لینکهای مرتبط:


 
 

لیست کتاب ها:



 
 

دوستان:


 
  Copyright 2012 . All Rights Reserved